سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

[ و یکى از یاران خود را فرمود : ] بیش در بند زن و فرزندت مباش که اگر دوستان خدایند ، خدا دوستانش را ضایع ننماید ، و اگر دشمنان خدایند ، ترا غم دشمنان خدا چرا باید ؟ [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مسیر مرجعیّت و بحران‏های پیش رو 5 + پنج شنبه 98 شهریور 21 - 1:0 عصر

افراط در عقل‏گرایی
چندی نگذشت که عقلانیّت مندرج در علم اصول فقه به اوج خود رسید و از حدّ مفید فراتر رفته و استفاده از حدیث در اجتهاد را با دشواری مواجه کرد.
تا پیش از علاّمه حلّی، فقها اخبار و احادیث را به دو دسته قوی و ضعیف تقسیم می‏کردند. اما علاّمه حلّی این دسته‏بندی را علاوه بر توسعه و رساندن به چهار قسم؛ صحیح، حَسن، موثق و ضعیف، به جای خود «خبر» بر «سند» آن متمرکز نمود. او این شیوه را از استاد خود احمد بن طاووس اخذ کرده است. احمد بن طاووس نخستین عالم شیعی بود که موضوعیت در صحت اخبار را به سند آن‏ها داد و به جای تقسیم خود اخبار، تقسیم اَسناد را رسم کرد.
شیوه‏‌ای که علاّمه حلّی در فقه شیعه رواج داد، اگر چه در قدم‏های اول مشکلی ایجاد نکرد، اما به مرور زمان آسیب‏هایی را در رجوع به احادیث و اخبار پدید آورد. حجم زیادی از اخبار به دلیل قراین و منابعی که در کتب داشتند مورد اعتماد و عمل قدما بودند، لکن در این منهج از دایره حجیّت خارج و غیرقابل اعتماد می‏شدند.
ظرفیتی که علاّمه با تغییر موضوع از «خبر» به «سند» در بررسی حجیّت ایجاد کرد، جریان جدیدی را در فقه شیعه پدید آورد. مقدّس اردبیلی نیز همین شیوه «وثوق مخبری» را مبنای حجیّت خبر قرار داده و در نهایت یک قرن بعد از علاّمه حلّی، شاگردان محقق اردبیلی؛ صاحب معالم فرزند شهید ثانی و صاحب مدارک نوه شهید ثانی، با محدود کردن شرایط راوی، بخش زیادی از روایات را از منبع فقه خارج ساخته، احادیث معتبر را به یک صدم بلکه کمتر کاهش دادند و با این کار، اجتهاد را با دشواری‏های زیادی روبه‏رو کردند. تا جایی که صاحب معالم رسماً «احراز عدالت مخبر» را به جای «وثوق به مخبر»‏ دلیل بر حجیّت خبر قرار می‏دهد.
در این دوره است که نیاز به «اصول عملیه» بیشتر از گذشته خود را نشان می‏دهد. زیرا حکمی که از طریق سند قابل دستیابی نباشد، راهی جز رجوع به استصحاب و برائت باقی نمی‏گذارد.

پس‏زدگی عقل‏گرایی
این تفکر افراطی زمینه‏ساز بروز و ظهور مکتب جدیدی در فقه شیعه شد. جامعه نیازهایی داشت که با این شیوه انقباضی از تفقه تأمین نمی‏شد. ملاامین استرآبادی شاگرد صاحب مدارک و صاحب معالم که اتفاقاً اجازه اجتهاد از هر دوی این اساتید داشت، جریانی را آغاز کرد که در نتیجه آن طیف وسیعی از فقهای شیعه کتاب‏های اصولی را کنار گذاشته و به اخباری‏گری روی آوردند. او نسبت به کاربرد اصطلاحات «ظنّ» و «اجتهاد» و «تفسیر» در فقه شیعه اعتراضات شدیدی نمود.
این مکتب قریب به صد سال بر حوزه‏های علمیه شیعه سایه انداخت، به نحوی که اجتهاد حرام دانسته شده، اجماع و عقل حجّت نبوده، به ظاهر سنّت اکتفا می‏شد. کتاب نیز تنها با تفسیر اهل بیت (ع) می‏توانست منبع قرار بگیرد.
در این دوره، مجموعه‏نگاری احادیث بیشتر انجام می‏شد. با محور قرار گرفتن روایات، نیاز به جمع کردن آن‏ها ضرورت می‏یافت. این تحوّل نیز مرحله‏ای از تاریخ فقاهت را پدید آورد که به حفظ گنجینه‏های فقه شیعه منتهی شد.

تعدیل در عقل‏گرایی
علاّمه بهبهانی معتقد است افراطی‏گری‏هایی که برخی اصولی‏ها انجام دادند زمینه بروز اخباری‏گری را فراهم کرد. وی در فوائد می‏نویسد: «بدان که پس از صاحب معالم و صاحب مدارک شایع شد که اخبار معتبر ما را که قدمای فقیهان و بلکه متأخران آنان، آن‏ها را معتبر می‏دانستند به این سبب که جز توثیق و کمی از اسباب حُسن را معتبر نمی‏دانند رد می‏کردند و به همین دلیل وضعیت فقه و فتاوای آنان مختل گردید و غالب مسائل فقهی را ثابت نمی‏دانستند و آن درست نیست. زیرا اسباب شناسایی ظنّی بسیار زیاد است و ظنّ قوی از آن‏ها بدون هیچ تردیدی به دست می‏آید».
وحید بهبهانی به دلیل آشنایی دو سویه؛ هم با اصولیون و هم اخباریون، این فرصت را داشت تا وضعیت حجیّت خبر را اصلاح کرده و با تأکید بر وثوق خبری به جای وثوق مخبری و اصلاح برداشت‏های نادرست از اصطلاحات اصولی، فقه شیعه را به دوران پیش از شهید ثانی باز گرداند، به همان مکتب شیخ طوسی که نگاهی اثباتی به روایات و اجتهاد و تفقه در آن‏ها داشت. این قیام بهبهانی زمانی روی داد که تنگ‏نظری‏های اخباری‏گری، یافتن تکلیف را برای مکلفین سخت کرده بود و بسیاری از پرسش‏های شرعی بدون پاسخ می‏ماندند.
علاّمه بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف‏الغطاء، ملامهدی نراقی، میرزای قمی صاحب قوانین، صاحب جواهر و صاحب حاشیه برخی از شاگردان وحید بهبهانی بودند که راه او را ادامه دادند.


[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
مسیر مرجعیّت و بحران‏های پیش رو 5 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X